یه سری هستند  تو هر فامیل که رسالت دارن پارو از قضاوت کردن هم فراتر بزارن و تز بدن که اینکارو میکردی یا نمیکردی فلان میشد یا مقطوع برو فلان کارو کن ... متنفرم ... جلو اینجور آدما در حالیکه محتوای حرفشونو به کفش ام گرفتم خیلی مودبانه سر تکون میدم و میگم درسته بعد به بهونه ای ازشون فاصله میگیرم و سعی میکنم زیاد نبینمشون ... این پولتیک جاهای دیگه هم جواب میده و چون هر حرفی جایی داره و مکانی بهتره با تایید سرسری اولیه و فاصله گرفتن از مناقشه و سوخت و ساز کالری  بی مورد جلوگیری بشه. ... 

سن و سال و جنسیت ! من از غر زدن و لوس شدن واسه بیشتر چیزا گذشته .حتی اگه تو اون چیزا محق باشم اگه غر بزنم اینکار ازم یه احمق میسازه 

با وسواس و توهم های خیلی جدی و تفکرات فناتیک میشه هم استاد دانشگاه بود هم شاگرد و مرید داشت .. هم به دو زبان خارجی تسلط داشت  و مترجم متن های تخصصی بود .... هم اوج ریتینگ و موفقیتهای کاری رو طی کرد .. هم اعتماد بنفس مفرط داشت و هم میشه تو 60 سالگی روحیه و کیفیت زندگیت از بچه 20-25 سالت  بهتر باشه ... بابای من یه نمونه واقعیشه و خیلی خوب از پسش بر اومده و تونسته با توقعات انعطاف ناپذیر قالبیش. موجوداتی شگرف و ناهمگن بسازه که با هر قالبی مشکل دارن و نه اینکه نخوان .... بدقالب شدن و قالب نمیخورن  ...